دلنوشته های مرد تنها
غریبی رفتم و از تو گذشتم دو چشم سیل میبارید بستم دلی كه صبح و شو یاد تو می كرد خدا صبری به دلدادم نشست....
. ولی جالب ایجاست که بدونی، هنوز هم یه سر سوزن واست جا ندارم که ندارم.....
1000مرتبه900جمله عاشقانه رادر800جای مختلف پیش700نفر مطرح کردم 600نفرآن را پسندیدندو500نفر آن را به 400زبان و300برگ به200کتاب ترجمه کردند 100دفعه برای90روز،روزی80دقیقه آموختم،در70جمله آن را به تودرزبان گفتم وتو50روز40مرتبه برای خودت تکراری کردی30بارآن را آموخنی پس از20بار 10 باردیگرتکرارکردی وازتو9تا سوال کردم وتو8مرتبه به 7سوال من6جواب در فاصله 5 روزدادی 4مرتبه تورا3صحبت دعوت کردمو2ساعت ازت خواهش کردم...... تا1بار گفتی(( دوستت دارم))
چگونه امیدوار بمانم وقتی درهای باز را به رویــــم می بندی! چند سال انتظـــــــار بکشم وقتی میدانم بازگشتی نیست! چــــگونه وعده سبز شدن رابه زمستــــان بدهم وقتی باران بهاردست نیافتنی ست! چرا گــــــــریه نکنم وقتی این بغض را راه حلـــــی جز شکستن نیست! چگونه بمــــــــانم وقتی چـــــاره ای جز رفتــــــن نیست!
دلم گـــــــرفت از این دنیایی که خیانت از سرو کولش بالا میره خدایـــــــــا اخه چرا من مگه من چی کارت کردم همه جا ناامیدم میکنــــــی ولی بازم خودت صلاحمو بهتر میدونی سپردمش به خودت ((خیلی سخته به کسی دل ببندی دلتو بشکونه))
بچه که بودم فک میکردم اخــر همه چی ده تاست به اندازه همون ده تای بچه گــــی دوستــــدارم♥♥♥
ای اشک دوباره در دلم درد شدی / تا دیده ی من رسیدی و سرد شدی از کودکی ام هر آنزمان خواستمت / گفتند دگر گریه نکن مرد شدی
تاکی باید نقش تورورکنارم بکشم خسته شدم خسته میفهمی یابگو میای یابگو بروبمیر خلاصم کن خلاص...........♥♥♥♥
ما به هم نمی رسیم امّا بهترین غریبه ات می مانم که تو را همیشه دوست خواهد داشت . . .
تمام برگ های دفترم تمام شد قلمم به پایان رسید
کاش کودک میماندیم تا جای دلمان سر زانوهامان زخم میشد....
همه یهویی ها خوبن :
یهویی بغل کردن
یهویی بوسیدن
یهویی دیدن
یهویی سورپرایز کردن
یهویی بیرون رفتن
یهویی دوست داشتن
یهویی عاشق شدن اما امان از یهویی رفتن !!!
گاهی باید یک نفر دست به صورتت بزند و نقاب خنده ات را بیندازد . . .
آن وقت در آغوشت بگیرد ، یک دل سیر گریه کنی . . .
گریه ات که تمام شد ، در گوشت زمزمه کند : دیوونه من باهاتم ، دیگه هیچوقت گریه نکن . . . !
این شعرها دیگر برای هیچکس نیست
جدیدا دلم خیلی خیلی خیلی گنده شده . . .
دستم سست شد
چه سرمشقی دادی به من ...؟
هنوز هم می نویسم :
" دل دادن خطاست "
نه ! در دلم انگار جای هیچکس نیست
آنقدر تنهایم که حتی دردهایم
دیگر شبیه دردهای هیچکس نیست
Power By:
LoxBlog.Com |