داستان باحال ولی واقعی


دلنوشته های مرد تنها

ین یک داستان واقعی است که در ژاپن اتفاق افتاده است:

شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد

 خانه های ژاپنی دارای فضای خالی بین دیوار ها ی چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرورفته بود

دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد وقتی میخ را برسی کرد متوجه شد این میخ ده سال پیش هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود چه اتفاقی افتاده؟

در یک قسمت تاریک و بدون حرکت مارمولک ده سال در چنین موقعیتی زنده مانده!

چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد در این مدت چکار می کرده؟

چگونه و چه میخورد؟

همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یک دفعه مارمولکی دیگر با غذایی در دهانش ظاهر شد مرد شدیدا منقلب شد!!!

ده سال مراقبت چه عشقی و چه عشق قشنگی!

اگر موجود به این کوچکی بتواند عشقی به این بزرگی داشته باشد پس تصور کنید ما تا چه حد می توانیم عاشق شویم!



نظرات شما عزیزان:

SaNi
ساعت15:46---21 خرداد 1390
اگه واقعا واقعی باشه که من یکی کف کردم.خیلی باحال بوووووووووود.بازم بهم سر بزن

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 19 خرداد 1390برچسب:,ساعت 11:19 توسط امير حسين و ریحانه| |


Power By: LoxBlog.Com